فونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا ساز
فونت زيبا ساز
92/1/1


دل آرام

 

 

 به سلامتی تمام لحظات شیرین زندگیمون ...

 

که تا اومدیم لذتشو ببریم ...

 

یا زود تموم شد

 

یا سریع واسمون تلخش کردن ...





نوشته شده در چهار شنبه 30 اسفند 1391برچسب:,ساعت 22:30 توسط نیایش| |



غم دنیاست وقتی عشقت دور از اینجاست

وقتی دل بی رمق و خسته و تنهاست

غم دنیاست دل آدم بشه حساس

وقتی عشقت تو دلش نباشه احساس

نباشه احساس...

غم دنیاست اون بره و ترکت کنه

هیچکسم نباشه که درکت کنه

غم دنیاست اون لحظه ی خداحافظی

بفهمی که دیگه بهش نمیرسی

غم دنیاست اون بره و ترکت کنه

هیچکسم نباشه که درکت کنه

غم دنیاست اون لحظه ی خداحافظی

بفهمی که دیگه بهش نمیرسی

♫♫♫

غم دنیاست وقتی عشقت بد شه خیلی

وقتی که به تو نداشته باشه میلی

غم دنیاست وقتی خوابشو ببینی

اما هیچوقت نتونی پیشش بشینی

پیشش بشینی...

غم دنیاست اون بره و ترکت کنه

هیچکسم نباشه که درکت کنه

غم دنیاست اون لحظه ی خداحافظی

بفهمی که دیگه بهش نمیرسی

♫♫♫

غم دنیاست...

نوشته شده در یک شنبه 27 اسفند 1391برچسب:,ساعت 15:12 توسط نیایش| |


آنقدر

 

پیش این و آن

 

از خوبی هایت تعریف کرده بودم 


که  وقتی سراغت را میگیرند 


شرم می کنم بگویم :


تنهایم گذاشت



نوشته شده در شنبه 26 اسفند 1391برچسب:,ساعت 16:54 توسط نیایش| |

 

 گرفته دلم

 

کجایی که به درد دلهایم گوش کنی

 

کجایی که مرا با بوسه هایت گرم کنی !



 

نوشته شده در شنبه 26 اسفند 1391برچسب:,ساعت 16:26 توسط نیایش| |

به انتهای بودنم رسیده ام ....

 

اما ...

 

اشک نمی ریزم ...

 

پنهان شده ام پشت لبخندی که درد میکشد...


 

 

 

نوشته شده در جمعه 25 اسفند 1391برچسب:,ساعت 22:27 توسط نیایش| |

 

این روزها

ذهنم فلج شده است.......

وقتی می خوانمت

و تو حتی نمیگویی...

جانم

 

 

 

نوشته شده در جمعه 25 اسفند 1391برچسب:,ساعت 16:39 توسط نیایش| |

 

 

 

 
 
اگه به تو نمی گفتم حرفامو 


اگه به تو نمی گفتم چقدر دوسِت دارم ...

الــــــان بــــــــــــــــــودی ....!!

 



 

 

نوشته شده در چهار شنبه 23 اسفند 1391برچسب:,ساعت 22:40 توسط نیایش| |

 

نوشتم و خدا شرمسار شد ....

 

اشک هایش را پاک کرد و زیر لب گفت :

 

ای کاش چنین سرنوشت تلخی برای این بنده نمی نوشتم .



 

 
نوشته شده در سه شنبه 22 اسفند 1391برچسب:,ساعت 21:55 توسط نیایش| |

 

 

تلخ ترین جمله ای که بعد از مدتها عاشقی


 

 

 

 

ممکنه 

 

 

از زبون اونی که دیوونه وار دوسش داری بشنوی   

 

اینه که : 

 

 

ما می تونیم دوستای خوبی واسه ی هم باشیم!!!

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

نوشته شده در دو شنبه 21 اسفند 1391برچسب:,ساعت 23:2 توسط نیایش| |

 

 جلوی بعضی از خاطره ها 


باید نوشت :


آهسته یاد آوری شود


خطر ریزش اشک

 

 

 

 

 

نوشته شده در یک شنبه 20 اسفند 1391برچسب:,ساعت 17:26 توسط نیایش| |

 

 با توام محمدم


 

 گوش کن .......

 


 

دوس دارم یه روز  ببرمت یه جای شلوغ 

 


 

خیلی شلوغ

 


 

وایستم اون وسط نگات کنم!

 


 

بگم اینا رو میبینی ؟

 


 

بگی آره !

 


 

بگم توی هیاهوی همه ی این آدما

 


 

بازم من چشمام فقط دنبال تو میگرده ...

 


 

دلم برای تو تنگ میشه....

 


 

صداهاشونو می شنوی ؟

 


 

بگی آره!

 


 

بگم  توی اوج همین صداها دلم دنبال صدای تو میگرده ...

 


 

بگم حالا چشماتو ببند

 


 

بگو چه حسی داری ؟

 


 

بگی انگار گم شدم بین  یه عالمه غریبه

 


بگم : اگه نباشی منم گم میشم بین یه دنیا غریبه

 

عکس های عاشقانه و رمانتیک سری سوم زمستان 1391



 

نوشته شده در جمعه 18 اسفند 1391برچسب:,ساعت 13:32 توسط نیایش| |


http://asheganeh.ir

 



میگویـــند پرخاشگــر شده ام ! 


نه !


فقط هر کــس که لحظه ای یاد تو را از ذهــنم بگیرد


حتــی با یکـــ عطسه ی معمولــی


نمی خواهـــم سر به تنش بــاشد . . !
.
میگوینــد خوابــــ ندارم !


نه !


فقط منتظر توام . . .



میترســم چشم روی هم بگذارم و بیــایی . . .
… .
.
.



چیزیــم نیست !


.
موسیقــی آرام گوش میدهــم !
.


اصلا اتفــاق عجیبی نیفتــاده . . .
.



فقط انگــار
.


دارد بلایی سرم می آیــد !!!

 

نوشته شده در چهار شنبه 16 اسفند 1391برچسب:,ساعت 23:30 توسط نیایش| |

 http://asheganeh.ir



کم سرمایه ای نیست ، 


.
داشتن آدم هایی که حالت را بپرسند . . .
.


ولی بهتر از آن 



داشتن آدم هایی است که وقتی حالت را می پرسند 



بتوانی بگویی


.
.
.
“خوب نیستم”

 

نوشته شده در چهار شنبه 16 اسفند 1391برچسب:,ساعت 23:15 توسط نیایش| |

 

 

 

همیشه باید یک کسی باشد ،

 

 

که معنی سه نقطه های انتهای جمله هایت را بفهمد!

 

 

همیشه باید کسی باشد ،

 

 

تا بغض هایت را قبل از لرزیدن چانه ات بفهمد!

 

 

باید کسی باشد،

 

 

که وقتی صدایت لرزید بفهمد!

 

 

که اگر سکوت کردی ، بفهمد !

 

 

باید کسی باشد ،

 

 

که اگر بهانه گیر شدی بفهمد !

 

 

باید کسی باشد،

 

 

که اگر سردرد را بهانه آوردی برای رفتن و نبودن ، بفهمد !

 

 

بفهمد که درد داری !

 

 

که زندگی درد دارد!

 

 

بفهمد که دلگیری !

 

 

بفهمد که دلت برای شنیدن یه لحظه صدایش تنگ شده است

 

 

باید کسی باشد

 

 

که بفهمد ...

 

 

همیشه باید کسی باشد

 

 

 

نوشته شده در سه شنبه 15 اسفند 1391برچسب:,ساعت 19:52 توسط نیایش| |

از دور دوستت داشتم و دارم

بی هیچ عطری

آغوشی

نگاهی

یا حتی بوسه ای

تنها دوستت داشتم و دارم 

اما حالا میترسم

میترسم از این هم دور تر شوی

آنوقت چه کنم با این همه وابستگی...


foto-by-aleksandra88

 

 

 

 

 

نوشته شده در دو شنبه 14 اسفند 1391برچسب:,ساعت 17:19 توسط نیایش| |



 

رسم " خوب " ها همین است

حرف آمدنشان شادت می کند

و ماندنشان


با دلت چنان می کند

که هنوز نرفته

دلتنگشان می شوی . . .
 
 
 
 
 

نوشته شده در جمعه 11 اسفند 1391برچسب:,ساعت 8:0 توسط نیایش| |

سلام محمدم

 

سلام. آن هم با دلتنگی......

 

میدانی ؟ !

 

این روزها خیلی دلم تنگ می شود

 

دلم برای گریه های بی دلیل تنگ می شود

 

دلم برای خنده های از ته دل تنگ می شود

 

دلم برای همه ی بچه های خوب دنیا تنگ می شود

 

دلم برای همه ی آدمهای پاک و بی ریا تنگ می شود

 

دلم برای همه ی مادر بزرگ های پیر و مهربان تنگ می شود

 

دلم برای کودکانه ترین لحظه های شاد زندگیم تنگ می شود 

 

دلم برای همه ی لحظه های دلتنگی ام تنگ می شود

 

دلم برای همه لحظه های بارانی سکوت و دعا تنگ می شود

 

دلم برای سکوت های بی دلیل

 

دلم برای خودم

 

دلم برای تو که عزیز ترینی

 

دلم برای همه ی چیزهای خوب خدا تنگ می شود

 

این روزها دلم خیلی برای خدا تنگ می شود

 

 

 

 

 

 

 


 

نوشته شده در یک شنبه 6 اسفند 1391برچسب:,ساعت 20:27 توسط نیایش| |

محمدم...

 

آمدی ، چه صادقانه آمدی ، مرا عاشق کردی ....

 

آمدی ، چه عاشقانه آمدی ، مرا دیوانه کردی ....

 

چه زیبا آمدی و لحظه های پر از غم زندگی ام را عاشقانه کردی

 

با من بمان تا این ایام کوتاه عمرم را عاشقانه زندگی کنم.

 

 

دوستت دارم

 

 

نوشته شده در شنبه 5 اسفند 1391برچسب:,ساعت 17:25 توسط نیایش| |

           محمدم :

 

 

تورا ....

 

با دلی پر از خواستن می خواهم ..

 

همان چیزهایی...

 

که من آرزو می کنم ...

 

و "" تو ""

 

همه را یکجا داری ....

 

دوستت دارم

 

 



نوشته شده در جمعه 4 اسفند 1391برچسب:,ساعت 9:29 توسط نیایش| |

 

در لحظه هایی که روزهایم از شب تاریک ترند ....

خنده های تو خیال مرا روشن می کند ....

چشمهای تو بهانه ی لبخند من شده اند...

پس همیشه بخند محمدم

دوستت دارم





 

نوشته شده در چهار شنبه 2 اسفند 1391برچسب:,ساعت 22:41 توسط نیایش| |

امشب دوباره غرق در تمنای دیدنت


سرمه ی انتظار به چشمانم میکشم


امشب دوباره تو را گم کرده ام


میان آشفته بازار افکار مبهمم


توی کوچه های بی عبور پاییزی


دستان گرمت را ...


نگاه مهربانت را ...

 

شانه های بی انتهایت را 


منتظر نشسته ام


نوشته شده در سه شنبه 1 اسفند 1391برچسب:,ساعت 18:3 توسط نیایش| |


Power By: LoxBlog.Com